ذكر مصيبت: اشك

ذكر مصيبت: اشك

ذكر مصيبت: اشك

 مي‌گويند آب، بزرگ ترين قدرت خود را در اشك زن پنهان كرده است!

از همان دوران كودكي به پسربچه‌ها  مي‌گويند« مرد كه گريه نمي‌كند!» و با اين جمله كاملا اشتباه، اجازه نمي‌دهند آنها اين واكنش طبيعي را تجربه كنند و ياد بگيرند كه اصولا گريه كردن چه جوري است و چه احساسي به آدم  مي‌دهد و چطور كمك  مي‌كند تا او خود را آرام كند. 
مردها بيگانه با اشك، دوران كودكي را پشت سر  مي‌گذارند و بعد ناگهان با جنس مخالفي روبه رو  مي‌شوند كه فوق تخصص گريه كردن دارد! طبيعي است كه دست و پايشان را گم  مي‌كنند و چون تنها واكنشي كه در اين جور مواقع ديده اند و بلد هستند، اين است كه بروند به كسي كه گريه  مي‌كند، بگويند « مرد كه گريه نمي‌كند!» و آن واكنش هم در اين موقعيت به كار نمي‌آيد، سعي  مي‌كنند با زنانه خواندن حالت كاملا طبيعي و انساني گريه كردن، يك سپر دفاعي در مقابل اين پديده ناشناس براي خود دست و پا كنند.

مثلا بعضي از آنها  مي‌گويند اشك زن‌ها دم مشكشان است، البته بر سر اين كه «دم مشك» كجاي آدم است، اختلاف نظر وجود دارد. ممكن است مردها نيز جايي به عنوان دم مشك داشته باشند اما لابد دم مشك آنها هميشه خشك است كه زن‌ها را در اين مورد مسخره  مي‌كنند.
 
بعضي از مردها  مي‌گويند اشك زن، وسيله دفاعي اوست و آن را با اشك تمساح مقايسه  مي‌كنند، حتي يك ضرب المثل آلماني  مي‌گويد: زن وقتي بتواند  مي‌خندد اما هروقت كه بخواهد مي‌گريد. اما با وجود اين اعتقادات، مردها باز هم نمي‌توانند در مقابل اشك ريختن يك زن مقاومت كنند و او را به خواسته اش نرسانند.
 
البته گونه قسي القلبي از مردان هم كشف شده است كه با ديدن گريه يك زن، واكنش‌های عجيبي از خود نشان  مي‌دهند. اخيرا دو كارگر ميدان تره بار در تهران، دختر جواني را كه تلفن همراهش، دقايقي پيش از آن به سرقت رفته بود، به عنوان مسافر سوار ماشين‌شان كردند و چون ديدند خيلي گريه  مي‌كند، او را دزديدند و بردند بلايي به سرش آوردند كه غم گوشي از يادش برود.
اين ماجرا ثابت مي‌كند كه مردها چقدر با احساساتي كه منجر به اشك ريختن  مي‌شود، بيگانه اند و تا چه حد در تسلا دادن به فرد اندوهگين، ناتوان و گمراه. اما آنها نبايد خيلي هم نگران باشند، چون بالاخره يك جايي در زندگي‌شان و آن هم به لطف زن‌ها ياد  مي‌گيرند اشك بريزند. يك ضرب المثل لهستاني مي‌گويد: يك زن، قبل از ازدواج گريه  مي‌كند و يك مرد، بعد از آن!
 
شعر مرتبط:
به من گفت از كجا آورده اي اشك
به اين اندازه كه آدم برد رشك؟!
به او گفتم كه من زن هستم‌آقا!
فراهم آورم اشك از دم مشك!
 برگرفته از سایت :طنز های ارمغان زمان فشمی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



موضوعات مرتبط: اشعارطنز
[ دو شنبه 18 آذر 1392 ] [ 1:10 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]